امیر ابوالفضلامیر ابوالفضل12 سالگیت مبارک

زیباترین هدیه خدا*امیرابوالفضل*

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

پسرم سلام ... امیرم این اولین ماه محرمی که تو هم هستی هر سال وقتی ماه محرم میاد یه جور حس وحال عجیبی پیدا میکنم.انگار تمامی صحنه های روز عاشورا جلوی چشمام میاد.بیشتر از همه تشنگی بچه های کوچک کاروان حسینی عذابم میده. طفلان کوچکی که تشنه لب شهید شدن یاد علی اصغر شش ماهه که دشمن بیرحمانه شهیدش کرد... همیشه وقتی بهت آب میدم بر امام حسین(ع)سلام میدم اون روز تمامی عرش آسمان وزمین گریست روز شهادت امام حسین ویاران باوفاشون شهادت سقای کربلا ح ابوالفضل(ع) مولای من  یا اباالفضل...امسال برات پرچم یا ابوالفضل و هد سر یا ابوالفضل گرفتم اخه نذر دارم هر سال محرم روز عاشورا وقتی توی تعزیه خوانی ح ابوالفضل به میدان میره تو به اون اقایی که در نقش ایشون ...
30 آبان 1391

اولین عکس با لباسای زمستونیت

سلام پسملیم اینم اولین عکس با لباسای زمستونیت وقتی برا اولین بار پالتوتو پوشوندم خیلی ذوق کردی و اما ماجرای این عکس       این پوستر روی دیوار مطب دکترته خیلی دوستش داری وقتی میبینیش شروع میکنی به خندیدن و باهاش حرف زدن حرف زدن با صدای بلند مامان قربونت بشه عسلم اونقده ناز از خودت یه چیزایی میگی همه توی مطب بهت خیره میشن و با ذوق نگات میکنن دنیای من    شیرینتر از جونم     با تمام وجودم دوستت دارم ...
23 آبان 1391

اولین هفته از 7ماهگیت

سلام پسرم گلم ملوسکم فدات بشم گل باغ زندگی ما    امیرم توی این ١هفته حسابی شیطون شدی و اما ماجراهای این ١هفته... مادر جونینا رفته بودن شمال تقریبا ٤روز رفته بودیم خونشون تا بیان مادر جون هر روز چند بار زنگ میزد و جویای احوالاتت بود تا اینکه به سلامتی برگشتن برات از شمال شال و کلاه خیلی قشنگ خریده بود مادری دستت درد نکنه عاشق میزغذاخوری مادر جونینا هستی وقتی همه دور میز میشینیم تا غذا بخوریم بال بال میزنی که تو رو هم بذاریم روی میزو اونوقته کههههههههه شیطونیات شروع میشه اگه بتونی با دستت اون چیزی که میخای برداری که هیچ وگرنه اگه دستت نرسه شروع میکنی با پات لگد میزنی به اونی که میخای تو لگد میزنی و ما میخندیم بعد مادر جون یه...
21 آبان 1391

آغاز 7ماهگیت مبارککککککککککککککککک

سلام پسرم قند عسلم    7ماهگیت مبارکککککککککککک فدات بشم امروز به سلامتی وارد 7 ماهگی شدی وااااااااااااااااای چی بگم از کارای بامزه ت شیطونیهای بانمکت امیرم معنای بابا و مامان رو کامل میدونی و وقتی میگیم بهمون نگاه میکنی تتی پاپی رو خیلی دوست داری و بعد از چند قدم شروع میکنی به دویدن البته به کمک ما راه نرفته میخای بدوی   عاشق خنده هاتم وقتی میخندی روی  لپات چال میوفته قربونت بشم مننننننننن حریره وسرلاک رو کامل میخوری میخام برات سوپ رو شروع کنم هرچی از قشنگیات بگم باز کم گفتم دوستت داریم بی نهایت و در پایان شعر من وبابایی ومادری که هر روز برات میخونیم به زبان ترکی امیر بالا ناز بالا   داددی بالا ...
15 آبان 1391

کارای جدیدت

سلام عشقم نفسم جونم  قربونت بشم پسملم جونم برات بگه این چند روز حسابی شیطون شدی کلمه های   دا    ما    دد   رو قشنگ میگی تازه از دیروز بهت یاد دادم وقتی میگم جیز به بخاری نگاه میکنی و خودتم میگی جییییز  اونوقته که من از خوشحالی غرق بوسه ات میکنم واییییییییییییییییییییی میخام فدات بشم دندونات کم کم دارن درمیان   دیروز وقتی مادر جون رو تختت نگه داشته بود  ٢تا از گلهای روی دیوار رو با موفقیت پاره کردی و با شادی جیغ زدی امیرابوالفضلم دنیامی و دیوونتم عکسای این چند روز رو توی پست بعدی برات میذارم ...
11 آبان 1391
1